درباره این یک هفته گذشته که بالاجبار از محضر اینترنت بین الملل محروم بودیم،چند نکته پراکنده به ذهنم می رسد که شاید گفتنشان خالی از لطف نباشد! 

صفرُم: نکاتی که گفته می شود از دید یک عدد کاربری است که استفاده اش از اینترنت بیشتر در حوزه آموزشی - تحقیقاتی - سرگرمی است و از برکات یک کسب و کار پر سود و پر رونق در بستر اینترنت که حیات و مماتش به قطع و وصل شدن شیر اینترنت وابسته است، بی بهره است!

اول. به عنوان کسی که در چند هفته اخیر، بعضا میزان زمان چرخیدنم در اینستاگرام از مرز یک ساعت در روز عبور می کرد، در این یک هفته (به طرز عجیبی) هیچ احساس کمبودی خاصی نداشتم! و این سوال برایم پیش آمده که قبلا در آن یک ساعت در روز چه می کردم که حالا که یک هفته انجامش ندادم هیچ خلاءی را احساس نمی کنم! #این_یعنی_یک_اشکالی_هست !!

 

دوم. چقدر به اینترنت بین المللی وابسته ایم! توی این یک هفته، در بعضی رفع نیاز های (به ظاهر) اولیه ای چنان به مشکل خوردم که هیچ وقت تصورش را هم نمی کردم! مثلا خواستم به استادی ایمیلی برنم، و آدرس سایتی که ایمیل اساتید را در خود داشت را هم فراموش کرده بودم! حالا پس از مجاهدت های فراوان در راستای پیدا کردن ایمیل(لعنت به پارسی جو!)، با مشکل جدی تر مواجه شدم، اینکه اصلا نمی توانستم ایمیل بزنم :|| (خداوند چاپار میل را خیر دهد!) یا مثلا امروز می خواستم یک عدد فایل وُرد را به بنده خدایی ارسال کنم، اما مگر جناب "بَله" می توانست چیزی هم آپلود کند؟ آخر مجبور شدم در یک فضای ابری ایرانی آپلودش کنم، و لینک آن را بفرستم! (تعطیل بودن نسخه وِب بله و مسئله انتقال لینک از لپ تاپ به موبایل جهت ارسال لینک از طریق sms هم خودش داستان مفصلی دارد! خدایش لعنت کناد!)

 

سوم. با همه فحش های بخش قبل، ولی چقدر سرویس های خوبی بر روی شبکه داخلی داریم! خیلی از سایت ها و اپلیکیشن هایی که فکرش را هم نمی کردم سرورشان داخلی بود! و البته یکسری سایت ها هم به شکل عجیبی سرورشان ایرانی نبود! (رو نوشت به مسئولان باشگاه سواد رسانه ای). درست است که بَله یکی دو روز بعد از قطع شدن اینترنت و رهسپار شدن خیل عظیمی به سویش، کلا زمین گیر شد، ولی این نکته را هم باید مد نظر داشت که روند رشد هر موجودی باید اصولی و تدریجی باشد، طبیعی است که که با ریختن این همه آدم سر این اپلیکیشن بی نوا، دچار مشکلاتی شود!

چهارم. این مسئله که کسب و کار های زیادی بر روی بستر فضاهایی مثل اینستاگرام شکل گرفته و این چند روزه دچار خساراتی شدند غیر قابل انکاره، ولی خب عده ای هم بودند که زیادی شلوغش کرده بودند و چنان از خسارات میلیونی وارد شده و از دست رفتن حاصل عمرشان صحبت می کردند، که گویا نشستی پای صحیت برادران محمدی پس از آتش سوزی در انبار در دیجیکالا! (یه زمانی کلمه "استارت آپ" حرمت داشت :) 

 

پنجم. درباره نفس قطع کردن اینترنت بین المللی در این یک هفته، من یکی که خیلی شکایتی ندارم! هنوز التماس های وزیر ارتباطات مملکت به جناب پاول دورف عزیز در دی ماه 96 یادم نرفته است که چگونه برای بسته شدن آمدنیوز التماس می کرد! و البته هنوز طعم تلخ ماجرا های دی ماه 96 و ماجرا های گلستان هفتم پاسداران ( آن هم دو قدم پایین تر از مدرسه در ایام کنکور!) یادم نرفته است...

 

ششم. اینکه بار بخش بزرگی از اقتصاد کشور را بر روی دوش اینترنتی بگذاریم که با قطع و وصل شدن سیمش عده ای از کار بیکار می شوند و تازه شیرش هم دو طرفه است(یعنی هم از داخل بسته می شود و هم از خارج)، کار درستی است یا نه، سوالی است که خیلی می شود درباره اش صحبت کرد!