چند روز پیش، پوستری دیدم با این عنوان: "استعداد بهشتی : فرصتی برای تو!" . در وهله اول فکر کردم که رویدادی است برای صاحبان ایده ها و طرح های نو که فرصتی باشد برای دیده شدن استعداد های علمی و ایده های کارآمدی که کشور در همه سطوحش نیازمند آن است، بالاخره داریم از دانشگاه شهید بهشتی صحبت می کنیم، یکی از معتبرترین دانشگاه های ایران! اما وقتی تیزر این برنامه را دیدم، مثل این بود که آب سردی روی پیکرم ریخته باشند! "استعداد بهشتی" جایی است برای خواننده ها  و نوازنده ها و روپایی زن ها و شعبده باز ها و ...! کجا؟ آن هم توی "دانشگاه" !! دانشگاهی که با پول بیت المال (بخوانید نفت) اداره می شود به امید اینکه جایی باشد برای نخبگان که دور هم جمع شوند و دردی از مملکت را دوا کنند!

استعداد بهشتی، شاید نمادی باشد از دانشگاه و دانشگاه داری در مملکت ما ! دانشگاه های که پنجاه شصت سال پیش اعلی حضرت تاسیسشان کرده و بعد از انقلاب هم اسمشان را عوض کردیم و گفتیم: این هم از انقلاب فرهنگی! و شیر نفت را باز کردیم و شلنگ را گرفتیم به سر و صورت دانشگاه هایمان و سالی چند هزار نفر دانشجو در آن ها راه دادیم که مثلا بروند تا آینده سازان مملکت باشند.

دانشگاه اساسا آمده بود تا جایی باشد که مشکلات واقعی کشور، در آنجا به دنبال راه حل بگردند، ایران خودرویی بیاید و پول بدهد که دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف، برایش متخصصی تربیت کند که برود و مشکلاتش را حل کند، اما این وسط موجودی است به اسم نفت! پولی بادآورده که بی حساب و کتاب می رود تو جیب نهاد ها و شرکت ها و ...

حالا که می توانم پول نفت را بدهم که پژو بیاید اینجا برایم ماشین بسازد، دیگه دانشجوی مکانیک می خواهم چکار؟

اما مگر می شود دانشگاه را تعطیل کرد؟ نه! راهش چیست؟ ساده است... نفت! 

سالی چند هزار آدم را وارد دانشگاه می کنیم و با پول نفت چهار سال "سرگرمشان" می کنیم، و بعدش هم اگر خواست، دوباره چند سالی با کارشناسی ارشد و دکتری سرش را گرم می کنیم، اگر هم نخواست که برود به امید خدا!

برای همین استعداد بهشتی اصلا چیز عجیبی نیست، همان سرگرمی است! منتها به جای درس و امتحان و استاد، بی ادا و اطوار کارش را می کند!

تازه استاد هم درش شرکت می کند و به جای کوییز گرفتن، توپ روی انگشت هایش می چرخاند! چه فرقی می کند...

اتفاقا الآن همه چیز سر جای خودش قرار گرفته است!