خوش داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا یا در شلوغی شهر ،تنها بیافریند...

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدرا علی بک» ثبت شده است

یک ترکیب اضاقی

 

چند وقت پیش که صحبت های شهاب حسینی در جشنواره فیلم فجر خیلی داغ شده بود عده ای هیجان زده شده بودند که بالاخره یک سلبریتی کاربلد و آدم حسابی هم پیدا شده که حرف های حزب اللهی استایل بزند. همان موقع نوشتم که نفس صحبت کردن یک سلبریتی در حوزه مسائل غیر تخصصی مسئله است. چه اینوری و چه آنوری!
حالا که بحث امیرحسین رستمی و صحبت هایش داغ شده است، دوباره صدای یه عده در آمده که چرا به یک بازیگر دوزاری تریبون داده شده است که حرف بزند و اصلا چه حقی دارد که حرف بزند و ...
این بار نه درباره حرف های او، بلکه می خواهم کمی درباره "سازمان صداوسیما جمهوری اسلامی ایران" بنویسم. نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. که هرچه می کشیم از هم نشینی این کلمات است!
صداسیمایی که هرچه قدر هم اشتباه می کند، باز هم از آن ها درس نمی گیرد و دوباره در همان چاه می افتد. تنها یک ماه از اختتامیه جشنواره فجر و صحبت های سانسور شده ای که به دقبقه نکشیده نسخه های موبایلی اش منتشر شد می گذرد. صداوسیما جمهوری اسلامی که شاید چند سالی است نسبت تصویرش از چهار به سه تبدیل شده است  شانزده به نٌه ، ولی هنوز به همان روش بیست سال پیش اداره می شود!
بیست سال پیشی که خبر موثقی وجود نداشت مگر اینکه صداوسیما آن را بگوید. بیست سال پیشی که اگر صداوسیما تصمیم می گرفت درباره موضوعی سکوت شود، هیچ کس دیگری نبود که درباره آن حرف بزند!
حرف های امرحسین رستمی، مگر حرف های جدیدی بود؟ مگر چند هفته نیست که سوال های او و اتهام های او (چه درست و چه غلط) در انواع و اقسام رسانه ها 24 ساعته دارد فریاد زده می شود؟
اما صداوسیما جمهوری اسلامی ایران هنوز هم فکر می کند که با گرفتن آنتن می تواند مشکل را حل کند، اما مگر نمی داند که پیام بازرگانی هایش تمام نشده تلوبیون ها کارشان را کرده اند؟
البته که میداند، اما کاری نمی کند. نه اینکه نخواهد، نمی تواند. ساختار اجازه اش را نمی دهد. ساختار "صداوسیما جمهوری اسلامی ایران" اجازه نمی دهد...
مشکل از همان ترکیب اضافی صداوسیما جمهوری اسلامی ایران است!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

سلبریتی با سواد

یکی دو روزی است که صحبت های شهاب حسینی در جشنواره فیلم فجر ُ حسابی مورد توجه قرار گرفته است و عده ای در حال تقدیر و بزرگداشت او هستند و عده ای هم در حال فحاشی و بد و بیراه گفتن!
شخص شهاب حسینی برای من یکی از محترم ترین و البته کاربلدترین بازیگر های تاریخ سینمای ایران است. هنوز که هنوزه طعم شیرین تماشای عباس بابایی با نقش آفرینی او زیر زبانم است! و البته خیلی از حرف هایی که زده است را هم به شدت قبول دارم!
اما...
بیایید چند قدمی عقب بیاییم
چه اتفاقی افتاده است؟
یک بازیگر، آمده است درباره مسائل مذهبی سیاسی و فرهنگی کلی حرف زده است. خود به خود با شنیدن این گزاره یاد هشتگ هایی مثل #سلبریتی_بی_سواد و واکنش های تندی که اخیرا هم بسیار مرسوم شده است به اظهار نظر های سلبریتی ها می افتم! 

مگر ما ها همواره انتقادمان این نبوده است که چرا سلبریتی ها در زمینه مسائلی که تخصصی در آن ندارند اظهار نظر می کنند. حال چه شده است که حالا که یک بازیگر پیدا شده است که حرف هایی موافق آن هستیم را به زبان آورده، دیگر برایش هشتگ نمی زنیم؟
نکند سلبریتی تا وقتی بی سواد است که حرف هایش مخالف نظر ما است؟ تا وقتی نباید حرف بزند حرف هایش را قبول نداریم؟ و همین که حرف های موافق ما را بزند حسابی تحویلش میگیریم و سر دست می چرخانیمش؟
یقینا این استاندارد دوگانه، روزی، جایی که نباید کار دستمان می دهد...
هنوز جای تتلو درد می کند!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

یادداشتی بر برنامه Persia's GOT TALNET

چیزی که همیشه مرسوم بوده، این بوده که شبکه های فارسی زبان اونور آبی، برنامه های جذابی رو برای اولین بار در میان فارسی زبان ها می ساختند، و بعدش توی ایران (صداوسیما یا نمایش خانگی) تلاش می شد نسخه ایرانی-اسلامیزه شده اش ساخته بشه! تقلید های دست دومی که تقریبا همیشه ضعیف تر از نسخه اونور آبی اش بوده اند. از بفرمایید شام و شام ایرانی تا آکادمی موسیقی گوگوش و شب کوک و ...
تا اینکه سال گذشته، صداوسیما، برای اولین بار پیشدستی کرد و نخستین تلنت شو فارسی رو با نام عصرجدید روی آنتن برد! برنامه ای که در کنار همه نقد ها و حواشی اش، برنامه جذاب و پرمخاطبی بود.
چند ماه پیش، شبکه MBC Persia اعلام کرد که قصد ساخت تلنت شوی خودش رو داره! و سرانجام اما امشب، اولین قسمت Persia's GOT TALENT پخش شد!
برنامه Persia's GOT TALENT ، همان عصر جدید هست منتها به همراه ساز و رقص و آواز خانم ها، به اضافه مقداری قر و قمیش و لباس های خیلی بازتر(!)، در کنار داور های به شدت بی سواد(!) و بی اطلاعات با اظهار نظر های سطحی و مضحک!، استعداد (!) هایی بسیار ضعیف تر که البته فارسی رو هم کیلی خوب نتونست صحبت کرد!
به نظر می رسه، شاید برای اولین بار، صداوسیما تونسته از رقبای اونور آبی اش در زمینه برنامه های سرگرم کننده جلو بزنه! اتفاقی که نمیدونم باید ازش خوشحال باشیم یا ناراحت!

پ.ن: البته شاید هم داور های با سواد و کاردانی مثل آریا عظیمی نژاد و سید بشیر حسینی سطح توقع رو خیلی بالا برده بودن که حرف های آرش و ابی و امثالهم اینقدر چرت و پرت به نظر میاد!
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

کنکور کجای زندگی دانش آموزان است؟

امروزه، هر کس میخواهد درباره مسئله آموزش و پرورش در کشور صحبت کند،احتمالا اولین چیزی که حسابی فحش بارانش می کنند، مسئله کنکور است! حتی اگر راه بیافتید و در خیابان از مردم درباره مشکلات نظام آموزشی بپرسید، احتمالا اکثر آن ها هم کنکور را لعن و نفرین می کنند! قطعا کنکور مسئله مهمی در نظام آموزشی کشور ما است، اما آیا واقعا اینقدر مشکل جامع و بزرگی است؟ بیاید به یکسری آمار نگاهی بکنیم:

بنا بر اطلاعات بانک جهانی،آمار متولدین سال 2011 (1390) در مقایسه با سال 2000 (1379) ،چیزی در حدود 40000 نفر بیشتر است. بنابراین اگر به آمار دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی و اول ابتدایی سال تحصیلی 96-97 بندازیم، تفاوت تعداد باید چیزی در همین حدود باشد!

حال بیایید به آماری که خبرگزاری پانا به نقل از وزارت آموزش و پرورش درباره آمار مقاطع تحصیلی سال تحصیلی 96-97 منتشر کرده است نگاهی بکنیم:

اختلاف آمار دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی با اول ابتدایی، نه حوالی 40000 تا، بلکه چیزی در حدود 1000000 (یک میلیون!) نفر می باشد! یعنی چی؟

یعنی از حدود 1400000 نفری که در سال 86 وارد کلاس اول ابتدایی شده اند (با توجه به عدم تغییر چشم گیز نزخ زاد و ولد، برابر گرفتن تعداد دانش آموزان اول ابتدایی سال 86 با سال 97 فرض نسبتا معقولی است!) حدود 1000000 نفر از نظام آموزشی کشور خارج شده اند!

به عبارت دیگر،تنها حدود 30 درصد از دانش آموزان ورودی به نظام آموزشی، با مسئله کنکور مواجه می میشوند(تازه با فرض اینکه همه این افراد جدی برای کنکور مطالعه می کنند)! بقیه آن هفتاد درصد در سال های مختلف کم کم از سیستم خارج می شوند!یعنی به طور متوسط هر سال حدود 80000 نفر!

حالا جا داره سوال اول رو دوباره بپرسم! آیا مسئله کنکور واقعا بزرگترین مسئله آموزش و پرورش کشور هست؟ آیا مسائلی بزرگتر از کنکور (که تنها 30 درصد افراد با آن درگیر می شوند) در سیستم آموزشی وجود ندارد؟

آیا اینقدر که همه نگران مسئله کنکور هستند، نگران مسائل آن هفتاد درصد دیگر هم هستند؟ 

#مسئله_یابی !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

در انتظار سوپرمن

امروز، دانشگاه صنعتی شریف، پس از حدود دو سال، دوباره میزبان یکی از مقامات عالی رتبه کشور بود. امروز آقای علی ربیعی، به مناسبت روز دانشجو (البته با سه روز تاخیر!) به شریف آمده بود. کسی که پنج سال وزیر کار بوده و الآن هم سخنگوی دولت است. فرصتی که پس از دو سال برای دانشجویان دانشگاه "صنعتی" شریف پیش آمده بود تا درد و دل ها و مطالباتشان را بگویند تا شاید مشکلی از جایی حل شود. و البته دانشجویان هم حسابی از این فرصت پیش آمده استقبال کرده بودند و نه تنها صندلی ها و راهرو ها و روی سن سالن پر شده بود، بلکه در بیرون از سالن هم عده ای تصویر زنده سالن را تماشا می کردند! دانشجویان آمدند و سفره دلشان را باز کردند! یکی بالا تا پایین دولت را فحش می داد، یکی از میر حسین حرف می زد، دیگری دولت را دروغگو خطاب می کرد، آن یکی از رئیس جمهور تقلبی ایام گذشته سخن می گفت. این وسط هم حضار هم با سوت ها و کف ها و شعار هایشان (بعضا علیه هم دیگه!) حسابی مراسم را پرهیجان کرده بودند! بعدش هم آقای ربیعی آمد و تلاش کرد پاسخی به حرف های زده شده بدهد. هر از گاهی هم آن وسط یکی عربده ای میکشید و حرفی میزد و عده ای تاییدش می کردند و عده ای هم هیس هیس می کردند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

شهباز دست پادشهم...

ایام کنگور برای من ترکیبی است از خاطرات خوب و بد، تلخی ها و شیرینی ها. شاید قسمت تلخی هایش کمی پر رنگ تر باشد، اما نقاط روشن بسیار مهمی هم داشته . ایام کنکور با همه دشواری هاش یک مزیت بسیار خوب داره، اینکه مدام به آدم آرزو ها، رویا ها و هدف هاش رو یاد آوری میکنه! آدم هی به خودش می گه " تو خیلی توانایی ها داری! خیلی کار ها هست که میتونی بکنی و باید بکنی!" برای خودم در ایام کنکور این دو بیت از حافظ همیشه ملکه ذهنم بوده که:

شهباز دست پادشهم این چه حالت است

کز یاد برده‌اند هوای نشیمنم

حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس

با این لسان عذب که خامش چو سوسنم

 

***

با همه این اوصاف، اون ایام هم گذشت...

و الآن که یکسال از اون روز ها می گذره، فقط و فقط حسرت می خورم! حسرت اینکه چه آرزوهایی داشتم، چه هدف هایی داشتم و الآن کجای کارم! 

دوران پساکنکور (یا همان دانشجویی!) بسیار جذاب تر و زیبا تر از پیشاکنکور به نظر میاد، و البته کاملا درسته به نظرم! ولی تهدید هاش به شدت بزرگتره و ویرانگر تره! دورانیه که آدم یهو خودش رو وسط کلی هیاهو و جنجال و بحث و کلی چیز "جذاب" دیگه پیدا می کنه!  کم کم آدم ها پیداشون میشه و با کلی ایده و کلی کار خوب و باحال میان سراعت! و همینه که مشکل اصلیه! آدم وسط این همه شلوغی و هیجان، کم کم فراموش می کنه که دنبال چه چیز هایی بوده، آرزو هاش رو فراموش می کنه! و یهو چشم باز می کنه و این سوال رو از خودش می پرسه که "من اینجا چه کار میکنم؟" 

...

من اینجا چه کار میکنم؟

....

این سوالی بود که شاید حدود یک ماه پیش از خودم پرسیدم... و اون موقع بود که نتونستم جواب خودم رو بدم! 

***

سرگردان . سرگشته . بی جای و مستقری . بی خانه ٔ معلوم . ویلان...

***

و شاید همون موقع بود که به این نتیجه رسیدم که باید یه اتفاق هایی بیافته...

شاید بهتر باشه آدم یه مدت از هیاهو ها و جنجال های دور و برش دور بشه، تا بتونه یکم به کارهایی که یه زمانی شب ها با فکرشون می خوابیده برسه!

و فکر کردن به این سوال در هر لحظه که

... من اینجا چه کار میکنم؟...

 

 

پ.ن: توی کتاب هری پاتر و سنگ جادو، آلبوس دامبلدور یه جایی میگه: " شهامت انواع مختلفی داره، همون قدر که ایستادن در مقابل دشمن ها نیاز به شجاعت داره، ایستادن در مقابل دوستان هم شهامت لازم داره..."

#یه_روز_تازه

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
صدرا علی بک

راه علوم انسانی از ریاضی می گذرد!

شاید هدف و مقصدی که برای خودم در نظر گرفته ام، خیلی ربطی به مهندسی و ریاضی و فیزیک نداشته باشد، اما دلیل نمی شود که دوستشان نداشته باشم! از حق نگذریم سروکله زدن با مسائل دینامیک و حساب کردن انتگرال های عجیب و غریب کار بسیار لذت بخشی است! نه تنها لذت بخش که بر خلاف چیزی که مرسوم است خیلی به نظرم مفید و به درد بخور است! شاید حساب کردن انتگرال سینوس دو ایکس و حل کردن مسئله نقطه برخورد یک پرتابه مشکلی از زندگی ام را حل نکند، اما این دو فعل  "حساب کردن" و "حل کردن مسئله" خیلی خیلی چیز به درد بخوری است! این که  یک مسئله را بگذاری جلوی خودت و بعضا چندین ساعت بشینی سرش، انواع و اقسام راه حل های مختلف رو امتحان کنی، منابع مختلف رو بخونی تا تهش بتونی اون سوال رو حل کنی. چیزی که به تو توانایی حل کردن مسائل رو میده. یه چالش ذهنی جدی که تو رو آماده می کنه برای حل مسئله های جدی تر و مهم تر!

چند وقتیه دارم به این فکر میکنم که این رویکرد چقدر در زمینه علوم انسانی هم وجود داره؟ چقدر کسایی که از دبیرستان علوم انسانی رو انتخاب می کنند و بعدا هم در دانشگاه اون رو ادامه می دهند در معرض حل مسئله قرار می گیرند؟ چقدر پیش میاد که یک مشکل و مسئله را جلوی خودشان بگذارند و تا اون رو حل نکردند دست از تلاش نکشند؟

یکی از نکات جالب اینه که خیلی از فیلسوفان و علما و بزرگان حوزه علوم انسانی در زمینه ریاضیات هم دستی در آتش داشتند! از دکارت گرفته تا خیام و ابن سیناو خواجه نصیرالدین طوسی و آقای حسن زاده آملی!

من هیچ وقت به صورت آکادمیک در جریان علوم انسانی قرار نگرفته ام و از نزدیک مسیر تحصیلی آن را ندیده ام، برای همین این سوال را باید علوم انسانی خوانده ها جوابش را بدهند که چقدر این تلاش برای حل مسئله در آن جای دارد؟ 

ولی عجالتا بگذارید اینگونه بگویم: " راه علوم انسانی از ریاضی می گذرد!"

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

انسان مدرن!

 

علم هیچ مرز و کشوری را نمی شناسد، زیرا دانایی به بشریت تعلق دارد، و مشعلی است که جهان را روشن می کند - لوئیس پاستور

انسان مدرن علم (science) را به عنوان راهنما و راهگشای خود می داندو این علم (science) بشر محدود به تجربه های متعدد و متنوع او در این کره خاکی است، ذات انسان مدرن شکاک و سخت باور است. انسان مدرن معنای تقدس و رمز و راز غیبی را درک نمی کند و به جای آن روش تجربه را جایگزین کرده است. طبییعی است که تجربه همه جا پاسخگو نیست. این عدم پاسخگویی انسان را دچار اضطراب می کند. سوالات و پرسش هایی مهم که تجربه هیچ پاسخی برای آن ها در نمی یابد، چرا که اساسا فرای محدوده آن است! 

کسی که برای سوالاتش پاسخی پیدا نکند، برای رهایی از اضطراب آن، مجبور می شود سوالاتش را فراموش کند. در نتیجه نیاز به چیزهایی دارد که بتواند به او در فراموش کردن کمک کنند!

برای بشر مدرن هرچیزی که ایجاد "فراموشی" کند ارزش دارد، از جمله سینما، موسیقی، مسابقات ورزشی و ... 

سینما و فیلمی که باعث می شود انسان با شریک شدن در تجربه های شخصی دیگران خود را فراموش کند و لذت ببرد، در نتیجه فیلم و سوپراستاری و سلبریتی که بتواند بیشتر انسان را از خودش دور کند و به درون زندگی و تجربه های خودش ببرد برای او ارزشمند تر است. اساسا پدیده ای مثل سوپراستار ها در همین محور توانایی تعریف شدن دارد. یک مسابقه ورزشی،یک بازی فوتبال، کمک میکند برای نود دقیقه یک خلسه فکری تجربه ای سرشار از لذت و هیجان را تجربه کند.

انسان مدرن به سینما می رود، به استادیوم می رود، به کنسرت می رود، به دنبال همه سرخوشی ها می رود تا از خود دور شود، تا خود را فراموش کند.

اگر مواد مخدر و الکل و ... با تغییرات فیزیولژیکی به فراموشی انسان کمک می کند، سینما و "ورزش مدرن" و موسیقی های خاص و ... موجبات روانشناختی و روحی فراموشی را از طریق لذت و هیجان فراهم می کند.

انسان مدرن از تنهایی فرار می کند. از خلوت می ترسد، حتی معماری مدرن خلوت گریز است، خلوت کردن، چیزهایی را به انسان یاد آوری می کند...

نقطه مقابل فراموشی یادآوری است...

یادآوری...

ذکر...

...وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ... (القلم-آیه 52)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

ایران هوشمند!

چند روز پیش، برای طی کردن مسیری از #تپسی استفاده کردم.
راننده مرد میان سالی بود که با فاصله نسبتا زیادی از لوکیشن مبدا ایستاده بود، پس از سوار شدن، مدام شاهد کلنجارش با #waze بودم! ابتدای مسیر رو خودم بهش آدرس دهی کردم تا اینکه بالاخره نقشه اش درست شد!
کم کم شروع کرد به صحبت کردن ؛ گفت که تازه یک هفته است وارد تپسی شده و تازه دارد قلق کار دستش می‌آید. حتی هنوز شارژر فندکی و هولدر گوشی اش را هم نخریده بود!
در اواسط مسیر هم شارژ گوشی اش تمام شده بود!
می‌گفت ۲۵ سال کارش نجاری بوده و از درهای عریض و طویلی که برای برج های شمال شهر ساخته بودند تعریف می‌کرد!
اما یک هفته ای بود که کارگاهشان پس از چند ماه ضرردهی تعطیل شده...
و حالا بعد از ۲۵ سال برای درآوردن خرج دانشگاه دخترش مجبور به کار در تپسی شده است! یاد جمله رئیس جمهور در همایش #ایران_هوشمند افتادم که فرمودند: " اینکه امروز می بینیم و اشتغال عظیمی را یک استارت آپ قادر است ایجاد کند و هزاران شغل مستقیم و بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل غیرمستقیم ایجاد کرده است، یک تحول بزرگ در کشور ما است. اینکه یک استارت آپ در عرض چهار سال و نیم بتواند این حجم بزرگ از اشتغال را ایجاد کند افتخار بزرگی برای نسل جوان و تحصیل کرده ما و همچنین برای رفاه اجتماعی مردم است"

آقای روحانی!
این مرد که شغل ۲۵ ساله اش را از دست داده است و اکنون در یک #استارت_آپ مشغول است، جهت افتخار ورزیدن خدمت شما!
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک

مقایسه آرا نامزد های انتخابات ریاست جمهوری با شرکت کنندگان عصر جدید!

بدون شرح :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صدرا علی بک